آندره آغاسی در مدرسه فرزندانش درس جالبی گرفت. او متوجه شد که برای دانشآموزان و والدینشان، چگونگی برگشتدادن سرویسهای مهیب پیت سمپراس و فتح هر 4 گرنداسلم تنیس اهمیت زیادی نداشته است. آغاسی در آن جلسه در مورد دوران ورزشی خود و دستاوردهایش صحبت کرد و واکنش حاضرین برایش بسیار جالب بود: “آنها با مدال طلای المپیک، طلسم شده بودند؛ بیش از هر چیز دیگری.”
این جمله تنها بخشی از صحبتهای آغاسی با وبسایت ESPN بود.
حال 20 سال از قهرمانی اندره در المپیک 96 آتلانتا میگذرد: “این مدال قدرت بسیاری دارد. به همین خاطر است که هرکس که یکی از آنها را دارد، مدالش را با خود حمل میکند؛ چون خیلی از مردم دوست دارند آن را ببینند. بعضیها مدالشان را به همه نشان میدهند و بعضی دیگر آن را در جایی امن مخفی میکنند که ربوده نشود.”
شاید در تنیس رقابتهای گرنداسلم مهمتر از المپیک باشند، اما برای آغاسی کسب این مدال به اندازه هرکدام از 8 گرنداسلمش اهمیت دارد؛ چون دوران ورزشیاش که به روزهای تاریک نزدیک میشد را نجات داد.
بیشتر بخوانید: آندره آغاسی: از تنیس متنفر بودم! فدرر جادویی و بیهمتاست.
آغاسی سال 1995 را طوفانی آغاز کرد. او رقیب همیشگیاش پیت سمپراس را در فینال آزاد استرالیا مغلوب کرد و با نمایشی حیرتانگیز و کسب 73 برد در مقابل تنها 9 شکست، فصل را به پایان رساند. او در دورهای در تابستان 26 برد پیاپی نیز بدست آورد؛ اما در مرور خاطرات آن سال، یک اتفاق همیشه او را آزار میدهد: باخت به سمپراس در یو اس اپن.
آندره در فینال آزاد امریکا، بازی را در 4 ست به هموطنش واگذار کرد و این شکست موجب شد تابستان رویاییاش کابوسوار به پایان برسد:
“پایینترین نقطه ممکن برای من و همسر اولم (بروکی شیلدز) در سال 96 فرا رسیده بود. آن باخت به پیت برایم بسیار سنگین بود. علیرغم همه دستاوردهایم، نسبت به تنیس احساس خوبی نداشتم و در دریای معنی و هدف دست و پا میزدم.”
آندره همیشه توجه زیادی به المپیک داشت. او تصمیم گرفت در اوج خشم و ناامیدی در اواسط سال 96، برای نجات به المپیک چنگ بزند:
“همه چیز برایم روشن بود. مطمئن بودم خیلی سخت است؛ اما به چیزی جز مدال طلا فکر نمیکردم. برای اولین بار پس از آن شکست تلخ در سال 95، انگیزهام را باز یافته بودم.”
آندره آغاسی و گوران ایوانیسویچ، سیدهای اول و دوم المپیک آتلانتا بودند. ایوانیسویچ در همان دور اول حذف شد تا زنگ خطر به صدا درآید. آغاسی، یوناس بیورکمن سوئدی را در یک بازی سخت در دو تایبرک مغلوب کرد. گائودنزی ایتالیایی یک ست و یک بریک از او پیش افتاد، اما آندره به بازی برگشت. در دور بعد، وین فریرای آفریقایی این فرصت را پیدا کرد تا با سرویس خود کار آغاسی را تمام کند؛ اما او باز هم تسلیم نشد. به فینال رسید و در سه ست پیاپی با نتایج 6-2، 6-3 و 6-1، سرخی بروگوئرا را در هم کوبید و مدال طلا را به گردن آویخت. حالا دیگر زندگی برای آغاسی متفاوت بود.
منتقدین به نبود سمپراس، بوریس بکر و خیلی از مدعیان گرنداسلمها در المپیک آتلانتا اشاره کردند؛ اما آغاسی ارزش و بزرگی مدال خود را میداند: “اگر بخواهم ببازم، نیازی به حریف ندارم. گاهی اوقات برایم تفاوتی نداشت که با چه کسی بازی میکنم. به آتلانتا آمده بودم تا پیروز شوم و احساس غرورم از کسب مدال طلا با هیچ چیزی دستخوش تغییر نمیشود.”
مدال طلای آغاسی سالهاست در باشگاهش در لاسوگاس قرار دارد؛ در قلب جامهای گرنداسلمش. و خیلی از ورزشکاران و بازدیدکنندگان از جایگاه آن تعجب میکنند:
“درک چالشها و اهمیت المپیک از نگاه دیگران، مربوط به خودشان است. من همیشه به آن مدال نگاه میکنم و میگویم کاش هر یک از تنیسبازان بزرگ تاریخ یکی از اینها میداشت.”