داستان زندگی رافائل نادال اسپانیایی فراتر از افتخارات درخشان ورزشی، سرشار از درسهای ارزشمندی برای زندگی است؛ قهرمان بزرگ و بیبدیلی که آوازهاش مرزهای دنیای ورزش را درنوردید و با پشتکار و اراده ستودنی خود الهامبخش میلیونها نفر در سرتاسر جهان شد.
تنیسفا – در همان سالهای نخست حضورش در میادین، عارضهای مادرزادی و لاعلاج در پای چپ او تشخیص داده شد. مشکلی که میتوانست به قیمت پایان زودهنگام دوران حرفهای او تمام شود. درد طاقتفرسا مسابقه دادن را برایش غیرممکن کرده بود و پزشکان از بهبود او ناامید بودند. اما ماتادور جنگجو نیامده بود که به این راحتی قافیه را ببازد و تسلیم هرگز در واژگان او جایی نداشت.
نادال شعار معروفی داشت که از عزم راسخش حکایت میکرد: یاد گرفتهام تا از درد کشیدن لذت ببرم. همین جمله به ظاهر ساده اما عمیق فلسفه او در مواجهه با مشکلات بود و به او یاری میکرد تا بعد از هر مصدومیت، قویتر از قبل به رقابت باز گردد.
آسیب اخیر لگن اما با همه مصدومیت قبلی تفاوت داشت. با وجود تلاشهای بیوقفه برای بازگشت، بدن فرسوده نادال این بار دیگر یارای تحمل فشار تمرینات و مسابقات را نداشت تا در نهایت راهی جز خداحافظی برای او باقی نماند.
زمان عجب زود میگذرد.
انگار همین دیروز بود که همه جا صحبت از ظهور یک پدیده جدید در دنیای تنیس بود. ماتادوری چپدست از روستایی کوچک در مایورکای اسپانیا که با بازوان تنومند و طرز متفاوت لباس پوشیدنش همه توجهها را به خود جلب کرده بود.
همه چیز در مورد ماتادور جوان خاص و متفاوت بود؛ از تیشرت آستین حلقهای و شلوارک بلند ملوانی که نشان از جسارت و بیپروایی او داشت تا فورهندهای مرگباری که با مهارتی منحصر به فرد و از زوایای غیرممکن مینواخت و تماشاگران را در جای خود میخکوب میکرد.
اما آنچه نادال را بیش از هر چیز به قهرمانی بیمانند تبدیل میکرد، روحیه تسلیمناپذیر و مبارزهجویانه او بود. رافا معتقد بود برای هر امتیاز باید با تمام توان جنگید، گویی که زندگیتان به آن گره خورده است. همین ذهنیت بارها و بارها او را از یک قدمی شکست نجات داد و به سوی پیروزهای حماسی سوق داد.
سال ۲۰۰۵ زمانی که فقط ۱۹ سال داشت اولین جام بزرگش را در مونته کارلو فتح کرد و از آنجا بود که دوران حکمرانی بلامنازع او به عنوان “پادشاه خاک” کلید خورد.
نادال آمده بود تا سلطه راجر فدرر سوییسی را که در آن سالها یکهتازی میکرد به چالش بکشد. اندکی بعد نواک جوکوویچ هم به این جمع اضافه شد تا با تشکیل مثلثی اساطیری، عصر طلایی تنیس رقم بخورد.
در این نزدیک به بیست سال، رافا نقش و تأثیر غیرقابل انکاری در رشد و ترویج تنیس در جهان داشت. محبوبیت او چنان فراگیر بود که میلیونها کودک و نوجوان را به این ورزش علاقهمند کرد. به هر باشگاهی که قدم میگذاشتید، میتوانستید تأثیر او را بر بازیکنان جوان ببینید؛ از تقلید نحوه لباس پوشیدن و چرخاندن راکت در بالای سر تا حتی فریادهای معروف “واموس”. بسیاری از ستارههای امروز تنیس جهان همچون ایگا اشویانتک، آندری روبلف، کسپر رود از نادال به عنوان منبع الهام خود یاد میکنند.
اکنون در ۳۸ سالگی اما رافائل نادال بزرگ به پایان راه خود رسیده است. حقیقت آن است که کمتر کسی انتظار داشت که رافا با آن سبک فیزیکی و مصدومیتهای مکرر بتواند بیش از ۳۰ سالگی دوام بیاورد، اما او با اراده و عزمی پولادین ثابت کرد که میتوان غیرممکن را ممکن کرد و به همه نشان داد که چرا به شایستگی بعنوان یکی از بزرگترین ورزشکاران تاریخ شناخته میشود.
نادال در طول دوران حرفهای خود رقابت تنگاتنگی با جوکوویچ و فدرر برای تصاحب عنوان پرافتخارترین مرد تاریخ داشت. او در نهایت با ۲۲ قهرمانی گرند اسلم به کار خود پایان داد و با دو عنوان کمتر نسبت به جوکوویچ در جایگاه دوم قرار گرفت. کسی چه میداند شاید اگر “هجده” گرند اسلم را به دلیل مصدومیت از دست نمیداد با رکورد بهتری به کار خود خاتمه میداد.
در میان دستاوردهای پرشمار نادال، رکورد حیرتانگیز و دستنیافتنی او در رولان گاروس جایگاه ویژهای دارد: ۱۴ قهرمانی، ۱۱۲ پیروزی و تنها چهار شکست که نمایانگر قدرت ماورایی او در زمینهای خاک رس بود. رکوردی که خیلیها معتقدند هرگز شکسته نخواهد شد.
مسابقات فینال جام دیویس که این هفته در شهر مالاگا در اسپانیا برگزار میشود آخرین حضور نادال در میادین خواهد بود. چه انتخاب شایستهای برای ضیافت آخر. نادال همیشه با عرق و تعصب خاصی برای کشورش به میدان میرفت و حالا این فرصت را دارد تا در خانه و در حضور هموطنانش با دنیای ورزش وداع کند.
رافا دلمان برای تو تنگ میشود،
برای تو و آن شور وصفناشدنیات برای رقابت،
برای آن فورهندهای ویرانگر.
برای مشت گره کرده و فریادهایت،
حتی برای آن وسواسهای عجیب و غریب در چیدمان بطریهای آب و یا قدم نگذاشتن روی خطوط زمین.
و در نهایت برای منش و رفتار فروتنانهات که زبانزد عام و خاص بود.
سپاس از تو، رافا، برای خاطراتی که هرگز از یاد نخواهند رفت. میراث تو برای همیشه جاودانه خواهد ماند.
بدرود قهرمان افسانهای